معنی فارسی remurmur
B1دوباره به آرامی و به صورت غیررسمی صحبت کردن یا زمزمه کردن.
To murmur or whisper again.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که افکار قبلیاش را به آرامی دوباره زمزمه کند.
مثال:
He decided to remurmur his previous thoughts quietly.
معنی(example):
او شروع به دوباره زمزمه کردن آهنگی کرد که در کودکی یاد گرفته بود.
مثال:
She began to remurmur the song she had learned as a child.
معنی فارسی کلمه remurmur
:
دوباره به آرامی و به صورت غیررسمی صحبت کردن یا زمزمه کردن.