معنی فارسی renaissance woman

C1

زنی با مهارت‌های متعدد و توانایی در زمینه‌های مختلف، به ویژه در هنر و علم.

A woman who has acquired knowledge and proficiency in a variety of fields.

example
معنی(example):

او یک زن رنسانس است که در هنر، علم و فلسفه تسلط دارد.

مثال:

She is a renaissance woman, mastering art, science, and philosophy.

معنی(example):

کنفرانس دستاوردهای چندین زن رنسانس را برجسته کرد.

مثال:

The conference highlighted the achievements of several renaissance women.

معنی فارسی کلمه renaissance woman

: معنی renaissance woman به فارسی

زنی با مهارت‌های متعدد و توانایی در زمینه‌های مختلف، به ویژه در هنر و علم.