معنی فارسی renes

B2

اصطلاح هنری برای اشکالی از بیان که ممکن است در هنر و ادبیات به کار رود.

A term used to describe various forms of expression, often in art and literature.

example
معنی(example):

هنرمند از رنِس‌ها برای بیان ایده‌هایش استفاده کرد.

مثال:

The artist used renes to express her ideas.

معنی(example):

فرهنگ‌های مختلف رنِس‌های متفاوتی در هنر خود دارند.

مثال:

Different cultures have different renes in their art.

معنی فارسی کلمه renes

: معنی renes به فارسی

اصطلاح هنری برای اشکالی از بیان که ممکن است در هنر و ادبیات به کار رود.