معنی فارسی renickel

B1

نیکل زنی، عملی است که در آن سطح فلزات را با نیکل پوشش می‌دهند تا خاصیت‌هایی مانند مقاومت به خوردگی و هدایت الکتریکی بهتری پیدا کنند.

To coat metal with nickel to improve appearance or properties.

example
معنی(example):

ما باید سکه‌های قدیمی را نیکل‌زنی کنیم تا درخشندگی‌شان را بازیابیم.

مثال:

We need to renickel the old coins to restore their shine.

معنی(example):

این فرایند برای بهبود هدایت‌پذیری سطح را نیکل‌زنی خواهد کرد.

مثال:

The process will renickel the surface for better conductivity.

معنی فارسی کلمه renickel

: معنی renickel به فارسی

نیکل زنی، عملی است که در آن سطح فلزات را با نیکل پوشش می‌دهند تا خاصیت‌هایی مانند مقاومت به خوردگی و هدایت الکتریکی بهتری پیدا کنند.