معنی فارسی renishly
B1رنیش به نحوهای اشاره دارد که در آن کلمات یا اعمال به روشنی و با وضوح انجام میشود.
In a manner that is distinct, clear, or emphasizes clarity.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور رنیش صحبت کرد و نکات خود را به وضوح تأکید کرد.
مثال:
She spoke renishly, emphasizing her points clearly.
معنی(example):
او به طور رنیش نوشت و مطمئن شد که هر جزئیات واضح است.
مثال:
He wrote renishly, making sure every detail was clear.
معنی فارسی کلمه renishly
:
رنیش به نحوهای اشاره دارد که در آن کلمات یا اعمال به روشنی و با وضوح انجام میشود.