معنی فارسی rennases
B2مجموعهای از عناصر یا ابزارهای تأثیرگذار در یک تحقیق یا آزمایش.
A collection of influential elements or tools in research or experimentation.
- NOUN
example
معنی(example):
رنناسها نقش حیاتی در این آزمایش ایفا کردند.
مثال:
The rennases played a crucial role in the experiment.
معنی(example):
چندین رنناس برای درک عملکردهایشان مورد مطالعه قرار گرفت.
مثال:
Several rennases were studied to understand their functions.
معنی فارسی کلمه rennases
:
مجموعهای از عناصر یا ابزارهای تأثیرگذار در یک تحقیق یا آزمایش.