معنی فارسی renormalized
B1رنرمالیزه شده، به فرایند یا نهایت مقادیر در نظریه فیزیکی اشاره دارد که در آن انحرافات و بینظمیها اصلاح میشوند.
In theoretical physics, adjusted quantities in a model where infinities are removed by a systematic process.
- verb
verb
معنی(verb):
To subject to renormalization
معنی(verb):
To make the norm again.
example
معنی(example):
فیزیکدان مفهوم مقادیر رنرمالیزه شده در تئوری را توضیح داد.
مثال:
The physicist explained the concept of renormalized quantities in the theory.
معنی(example):
محاسبات رنرمالیزه شده به سادهسازی نظریههای پیچیده میدان کوانتومی کمک میکند.
مثال:
Renormalized calculations help simplify complex quantum field theories.
معنی فارسی کلمه renormalized
:
رنرمالیزه شده، به فرایند یا نهایت مقادیر در نظریه فیزیکی اشاره دارد که در آن انحرافات و بینظمیها اصلاح میشوند.