معنی فارسی rented/rented
B1کرایه کردن به معنای پرداخت مبلغی برای استفاده موقت از چیزی است، مانند وسیله نقلیه یا ملک.
To pay someone for the use of something, usually temporarily.
- VERB
example
معنی(example):
او یک ماشین برای تعطیلات آخر هفته کرایه کرد.
مثال:
She rented a car for the weekend.
معنی(example):
آنها یک آپارتمان نزدیک ساحل اجاره کردند.
مثال:
They rented an apartment near the beach.
معنی فارسی کلمه rented/rented
:کرایه کردن به معنای پرداخت مبلغی برای استفاده موقت از چیزی است، مانند وسیله نقلیه یا ملک.