معنی فارسی renullifying

B1

عملی که در آن چیزی دوباره باطل می‌شود.

The act of annulling something again.

example
معنی(example):

فرآیند دوباره باطل کردن قرارداد می‌تواند پیچیده باشد.

مثال:

The process of renullifying the contract can be complex.

معنی(example):

دوباره باطل کردن توافق نیاز به مستندات دقیق داشت.

مثال:

Renullifying the agreement required thorough documentation.

معنی فارسی کلمه renullifying

: معنی renullifying به فارسی

عملی که در آن چیزی دوباره باطل می‌شود.