معنی فارسی reobtained
B1دوباره به دست آمده، به معنای چیزی است که دوباره به دست آمده است.
Obtained again, especially after having been lost.
- VERB
example
معنی(example):
فایلها پس از جستجوی دقیق دوباره به دست آمدند.
مثال:
The files were successfully reobtained after a thorough search.
معنی(example):
او اعتبارنامههای گمشدهاش را دوباره به دست آورده است.
مثال:
He has reobtained his lost credentials.
معنی فارسی کلمه reobtained
:
دوباره به دست آمده، به معنای چیزی است که دوباره به دست آمده است.