معنی فارسی reoccupations
B1عمل بازپس‌گیری یک مکان یا منطقه که قبلاً در دست شخص یا گروهی بوده است.
The act of occupying something again after it has been vacated.
- noun
noun
معنی(noun):
The condition of being reoccupied
معنی(noun):
The act of reoccupying
example
معنی(example):
بازپس‌گیری‌های منطقه با اعتراضاتی مواجه شد.
مثال:
The reoccupations of the area were met with protests.
معنی(example):
بازپس‌گیری‌ها می‌توانند منجر به درگیری‌ها شوند.
مثال:
Reoccupations can often lead to conflicts.
معنی فارسی کلمه reoccupations
:
عمل بازپس‌گیری یک مکان یا منطقه که قبلاً در دست شخص یا گروهی بوده است.
