معنی فارسی reoffset
B1دوباره تنظیم کردن، به معنای جبران یا تعادل مجدد در یک وضعیت مالی یا تولیدی.
To adjust or compensate again, particularly in a financial or production context.
- VERB
example
معنی(example):
شرکت قصد دارد هزینههای تولید را در سه ماهه بعدی دوباره تنظیم کند.
مثال:
The company plans to reoffset the production costs next quarter.
معنی(example):
او نیاز دارد تا موجودی را پس از هزینههای اخیر دوباره تنظیم کند.
مثال:
He needs to reoffset the balance after the recent expenses.
معنی فارسی کلمه reoffset
:
دوباره تنظیم کردن، به معنای جبران یا تعادل مجدد در یک وضعیت مالی یا تولیدی.