معنی فارسی reopposed

B1

دوباره مخالفت کردن، زمانی که تصمیم یا پیشنهادی در گذشته با مخالفت مواجه شده و اکنون دوباره مورد مخالفت قرار می‌گیرد.

To oppose something again after it has been previously opposed.

example
معنی(example):

کمیته پس از بحث بیشتر به ایده دوباره مخالفت کرد.

مثال:

The committee reopposed the idea after further discussion.

معنی(example):

پس از بررسی مدارک، آنها به تصمیم دوباره مخالفت کردند.

مثال:

After looking at the evidence, they reopposed the decision.

معنی فارسی کلمه reopposed

: معنی reopposed به فارسی

دوباره مخالفت کردن، زمانی که تصمیم یا پیشنهادی در گذشته با مخالفت مواجه شده و اکنون دوباره مورد مخالفت قرار می‌گیرد.