معنی فارسی reorged
B1به عمل تغییر ساختار یک نهاد و بازسازی آن اشاره دارد.
To have undergone organizational changes or restructuring.
- VERB
example
معنی(example):
پس از چند ماه، تیم بالاخره تغییر ساختار داد.
مثال:
After several months, the team finally reorged.
معنی(example):
پروژه به منظور بهتر هماهنگ شدن با اهداف، تغییر ساختار داده شد.
مثال:
The project was reorged to better align with goals.
معنی فارسی کلمه reorged
:
به عمل تغییر ساختار یک نهاد و بازسازی آن اشاره دارد.