معنی فارسی repairable
B1قابل تعمیر، به معنای اینکه یک شیء میتواند با اقدامات مناسب به حالت اولیه خود بازگردانده شود.
Capable of being repaired; able to be fixed.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Able to be repaired.
مثال:
Luckily, the damage from the accident was repairable.
example
معنی(example):
لپتاپ پس از حادثه هنوز قابل تعمیر است.
مثال:
The laptop is still repairable after the accident.
معنی(example):
او معتقد است که صندلی قدیمی قابل تعمیر است.
مثال:
He believes that the old chair is repairable.
معنی فارسی کلمه repairable
:
قابل تعمیر، به معنای اینکه یک شیء میتواند با اقدامات مناسب به حالت اولیه خود بازگردانده شود.