معنی فارسی reparable
B1 /ˈɹɛp(ə)ɹəb(ə)l/قابل تعمیر، به چیزی اطلاق میشود که میتوان آن را برطرف کرد.
Capable of being repaired.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Able to be repaired.
example
معنی(example):
این دستگاه قابل تعمیر است و به راحتی میتواند تعمیر شود.
مثال:
This device is reparable and can be fixed easily.
معنی(example):
تکنسین به من اطمینان داد که این آسیب قابل تعمیر است.
مثال:
The technician assured me that the damage was reparable.
معنی فارسی کلمه reparable
:
قابل تعمیر، به چیزی اطلاق میشود که میتوان آن را برطرف کرد.