معنی فارسی reparticipation

B1

دوباره شرکت کردن یا مشارکت در یک فعالیت یا رویداد.

The act of participating again in an event or activity.

example
معنی(example):

دوباره شرکت در رویدادهای جامعه ترغیب می‌شود.

مثال:

Reparticipation in community events is encouraged.

معنی(example):

سازمان بر روی دوباره شرکت کردن برای افزایش مشارکت تمرکز دارد.

مثال:

The organization focuses on reparticipation to boost engagement.

معنی فارسی کلمه reparticipation

: معنی reparticipation به فارسی

دوباره شرکت کردن یا مشارکت در یک فعالیت یا رویداد.