معنی فارسی repellingness
B1خاصیت دافعی، توانایی جلوگیری یا فراری دادن افراد یا اشیاء.
The quality of being capable of deterring or repelling.
- NOUN
example
معنی(example):
دافعی بودن بوی آن غیرقابل تحمل بود.
مثال:
The repellingness of the odor was unbearable.
معنی(example):
دافعی بودن آن ما را وادار کرد که اتاق را ترک کنیم.
مثال:
Its repellingness made us leave the room.
معنی فارسی کلمه repellingness
:
خاصیت دافعی، توانایی جلوگیری یا فراری دادن افراد یا اشیاء.