معنی فارسی repenetrate
B1دوباره نفوذ کردن، به ویژه پس از یک دوره غیبت یا عدم فعالیت.
To penetrate again into a space or market that one has previously vacated.
- VERB
example
معنی(example):
تلاش برای دوباره نفوذ به بازار چالشبرانگیز بود.
مثال:
The attempt to repenetrate the market was challenging.
معنی(example):
پس از سالها غیبت، آنها تلاش کردند تا دوباره به جامعه محلی نفوذ کنند.
مثال:
After years of absence, they tried to repenetrate the local community.
معنی فارسی کلمه repenetrate
:
دوباره نفوذ کردن، به ویژه پس از یک دوره غیبت یا عدم فعالیت.