معنی فارسی repension
B1طرح یا سیاستی که به منظور تأمین رفاه مالی افراد ارائه میشود، به ویژه در زمینههای بازنشستگی.
A plan or policy intended to provide financial security, particularly in retirement contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
شرکت یک طرح دوبارهپنسین جدید برای کارکنان معرفی کرد.
مثال:
The company introduced a new repension scheme for employees.
معنی(example):
بحث در مورد سیاستهای دوبارهپنسین برای حفظ کارکنان بسیار حیاتی است.
مثال:
Discussing repension policies is vital for employee retention.
معنی فارسی کلمه repension
:
طرح یا سیاستی که به منظور تأمین رفاه مالی افراد ارائه میشود، به ویژه در زمینههای بازنشستگی.