معنی فارسی repeople

B1

دوباره پر کردن یا جمعیت دادن به یک منطقه یا موجودات زنده.

To populate again or restore a population in an area.

verb
معنی(verb):

To repopulate.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند پس از فاجعه، منطقه را دوباره پر کنند.

مثال:

They decided to repopulate the area after the disaster.

معنی(example):

تلاشی برای بازگرداندن حیات وحش در حال انجام است.

مثال:

Efforts are being made to repopulate the wildlife.

معنی فارسی کلمه repeople

: معنی repeople به فارسی

دوباره پر کردن یا جمعیت دادن به یک منطقه یا موجودات زنده.