معنی فارسی reperformance

B2

عمل یا نتیجه دوباره اجرا کردن یک عمل، به‌ویژه در زمینه هنر و نمایش.

The act of performing something again, often used in the context of art or theater.

example
معنی(example):

دوباره اجرا شدن نمایش مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت.

مثال:

The reperformance of the play was well received by the audience.

معنی(example):

دوباره اجرا کردنش بهتر از تلاش اول بود.

مثال:

Her reperformance was better than the first attempt.

معنی فارسی کلمه reperformance

: معنی reperformance به فارسی

عمل یا نتیجه دوباره اجرا کردن یک عمل، به‌ویژه در زمینه هنر و نمایش.