معنی فارسی repinement
B1دقت و بهبود در یک روند، به معنای اصلاح و به حد عالی رساندن یک شیء.
The act of refining or perfecting something to enhance its quality.
- NOUN
example
معنی(example):
دقت بیشتر در طراحی چندین بار تکرار شد.
مثال:
The repinement of the design took several iterations.
معنی(example):
فرآیند دقت بیشتر محصول نهایی را به شکل قابل توجهی بهبود بخشید.
مثال:
The repinement process improved the final product significantly.
معنی فارسی کلمه repinement
:
دقت و بهبود در یک روند، به معنای اصلاح و به حد عالی رساندن یک شیء.