معنی فارسی replaceable
B1قابل تعویض، به این معنی که می‌توان آن را با چیز دیگر جایگزین کرد.
Able to be replaced; not unique or indispensable.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
Anything that can be replaced.
adjective
معنی(adjective):
Capable of being replaced.
example
معنی(example):
تمامی قطعات در ماشین قابل تعویض هستند.
مثال:
All the components in the machine are replaceable.
معنی(example):
نقش او در پروژه در صورت نیاز قابل تعویض است.
مثال:
His role in the project is replaceable if necessary.
معنی فارسی کلمه replaceable
:
قابل تعویض، به این معنی که می‌توان آن را با چیز دیگر جایگزین کرد.
