معنی فارسی replacer

B1

جایگزین به معنای فرد یا ابزاری است که یک جزء یا بخشی از سیستم را جایگزین می‌کند.

An individual or tool that replaces a part in a system.

example
معنی(example):

جایگزین می‌تواند کارایی سیستم را با تعویض قطعات بهبود بخشد.

مثال:

The replacer can improve system efficiency by switching parts.

معنی(example):

یک جایگزین خوب به بهبود روند تولید کمک می‌کند.

مثال:

A good replacer helps to streamline the manufacturing process.

معنی فارسی کلمه replacer

: معنی replacer به فارسی

جایگزین به معنای فرد یا ابزاری است که یک جزء یا بخشی از سیستم را جایگزین می‌کند.