معنی فارسی replenishingly

B1

به طرز قابل توجهی چیزی را تجدید یا پر می‌کند.

In a manner that restores or fills up supplies.

example
معنی(example):

باغ پس از باران به طرز قابل توجهی پررنگ و رنگارنگ بود.

مثال:

The garden was replenishingly vibrant after the rain.

معنی(example):

غذا به طور قابل توجهی به مهمانان عرضه شد.

مثال:

The food was provided replenishingly to the guests.

معنی فارسی کلمه replenishingly

: معنی replenishingly به فارسی

به طرز قابل توجهی چیزی را تجدید یا پر می‌کند.