معنی فارسی replicative

B2

تکراری به معنای مرتبط با فرآیندهای کپی کردن یا تکرار کردن است.

Relating to or involving replication.

adjective
معنی(adjective):

Of, pertaining to, or causing replication

example
معنی(example):

فرایند تکراری در زیست‌شناسی شامل کپی کردن DNA است.

مثال:

The replicative process in biology involves copying DNA.

معنی(example):

وظایف تکراری اغلب می‌توانند به صورت خودکار انجام شوند.

مثال:

Replicative tasks can often be automated.

معنی فارسی کلمه replicative

: معنی replicative به فارسی

تکراری به معنای مرتبط با فرآیندهای کپی کردن یا تکرار کردن است.