معنی فارسی replunged
B1فعل گذشته 'دوباره فرو رفتن'، به معنای اقدام به غوطهور شدن دوباره در چیزی.
Past tense of replunge, meaning having plunged again into something.
- VERB
example
معنی(example):
این ورزشکار بعد از یک استراحت طولانی دوباره به مسابقه فرورفت.
مثال:
The athlete replunged into the competition after a long break.
معنی(example):
او برای یک تلاش دیگر در صید ماهی دوباره به آب فرو رفت.
مثال:
He had replunged into the waters for a second attempt at catching fish.
معنی فارسی کلمه replunged
:
فعل گذشته 'دوباره فرو رفتن'، به معنای اقدام به غوطهور شدن دوباره در چیزی.