معنی فارسی repocket
B1دوباره در جیب گذاشتن، به ویژه در مورد اشیاء به دلایل مختلف.
To put something back into a pocket, especially for reasons such as safety or convenience.
- VERB
example
معنی(example):
بعد از اینکه کیف پولش را انداخت، مجبور شد آن را سریعاً دوباره در جیب خود بگذارد.
مثال:
After dropping his wallet, he had to repocket it quickly.
معنی(example):
او تصمیم گرفت پس از دریافت تماس، دوباره گوشیاش را در جیبش بگذارد.
مثال:
She decided to repocket her phone after receiving a call.
معنی فارسی کلمه repocket
:
دوباره در جیب گذاشتن، به ویژه در مورد اشیاء به دلایل مختلف.