معنی فارسی repolarizing
B1دوباره قطبی کننده به فرآیند یا عاملهایی اشاره دارد که پتانسیل غشایی را به حالت استراحت باز میگردانند.
Refers to something that causes or supports the return of the membrane potential to its resting state.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
داروهای دوباره قطبیکننده میتوانند به تثبیت ریتم قلب کمک کنند.
مثال:
Repolarizing medications can help stabilize heart rhythms.
معنی(example):
ما در مورد مرحله دوباره قطبی شدن در ضربان قلب صحبت کردیم.
مثال:
We discussed the repolarizing phase in heartbeats.
معنی فارسی کلمه repolarizing
:
دوباره قطبی کننده به فرآیند یا عاملهایی اشاره دارد که پتانسیل غشایی را به حالت استراحت باز میگردانند.