معنی فارسی report stage
B2مرحلهای در یک فرایند که در آن نتایج یا پیشرفتها باید گزارش شوند.
A phase in a process where results or progress are summarized and communicated.
- NOUN
example
معنی(example):
ما در حال حاضر در مرحله گزارش پروژه هستیم.
مثال:
We are currently at the report stage of the project.
معنی(example):
در مرحله گزارش، ما نتایج کار خود را ارزیابی میکنیم.
مثال:
During the report stage, we assess the outcomes of our work.
معنی فارسی کلمه report stage
:
مرحلهای در یک فرایند که در آن نتایج یا پیشرفتها باید گزارش شوند.