معنی فارسی reportion
B1تقسیم و توزیع یا تخصیص موارد مختلف در یک زمینه خاص.
The act of distributing or allocating something, especially in a specific context.
- OTHER
example
معنی(example):
تقسیم بودجه فردا مورد بحث قرار خواهد گرفت.
مثال:
The reportion of the budget will be discussed tomorrow.
معنی(example):
تقسیم وظایف در بین اعضای تیم عادلانه بود.
مثال:
The reportion of tasks among team members was fair.
معنی فارسی کلمه reportion
:
تقسیم و توزیع یا تخصیص موارد مختلف در یک زمینه خاص.