معنی فارسی repossessing

B1

فرآیند بازپس‌گیری، که به اقدام برای بازگشت یک دارایی به مالکیت شخص یا نهاد قانونی اشاره می‌کند.

The act of taking back possession of property, often due to non-payment.

verb
معنی(verb):

To reclaim ownership of property for which payment remains due.

معنی(verb):

To gain back possession of.

مثال:

to repossess oneself of something lost

example
معنی(example):

بانک هفته آینده خانه را بازپس می‌گیرد.

مثال:

The bank is repossessing the home next week.

معنی(example):

آنها وسایل نقلیه‌ای را که تأمین مالی شده‌اند اما پرداخت نشده‌اند، بازپس می‌گیرند.

مثال:

They are repossessing the vehicles that were financed but not paid for.

معنی فارسی کلمه repossessing

: معنی repossessing به فارسی

فرآیند بازپس‌گیری، که به اقدام برای بازگشت یک دارایی به مالکیت شخص یا نهاد قانونی اشاره می‌کند.