معنی فارسی repouring

B1

فعل متناسب با عمل دوباره ریختن، که در حال حاضر در حال انجام است.

The action of pouring a liquid again, currently in progress.

example
معنی(example):

دوباره ریختن آب‌میوه به یک لیوان تازه ایده خوبی بود.

مثال:

Repouring the juice into a fresh glass was a good idea.

معنی(example):

او در حال دوباره ریختن سس سالاد برای توزیع بهتر طعم است.

مثال:

She is repouring the salad dressing for better flavor distribution.

معنی فارسی کلمه repouring

: معنی repouring به فارسی

فعل متناسب با عمل دوباره ریختن، که در حال حاضر در حال انجام است.