معنی فارسی reprehended
B2فعل 'reprehend' در زمان گذشته، به معنی اینکه فرد به خاطر عمل نادرستش مورد انتقاد قرار گرفته است.
Past tense of reprehend, indicating that someone has been scolded or criticized.
- verb
verb
معنی(verb):
To criticize, to reprove
example
معنی(example):
او به خاطر رفتار بیادبانهاش سرزنش شد.
مثال:
She was reprehended for her rude behavior.
معنی(example):
او به خاطر دیر رسیدن توسط مدیر سرزنش شده بود.
مثال:
He had been reprehended by the manager for being late.
معنی فارسی کلمه reprehended
:
فعل 'reprehend' در زمان گذشته، به معنی اینکه فرد به خاطر عمل نادرستش مورد انتقاد قرار گرفته است.