معنی فارسی represser
B1کسی که دیگران را در بیان عقایدشان سرکوب میکند.
A person who suppresses others in expressing their opinions.
- NOUN
example
معنی(example):
سرکوبگر صداهای مخالف به خاطر سانسور مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The represser of dissenting voices was criticized for censorship.
معنی(example):
به عنوان یک سرکوبگر، او در دورهاش بسیاری از نظرات را سرکوب کرد.
مثال:
As a represser, she stifled many opinions during her rule.
معنی فارسی کلمه represser
:
کسی که دیگران را در بیان عقایدشان سرکوب میکند.