معنی فارسی reprivilege

B1

عمل بازگرداندن امتیاز یا حقوق ویژه به گروهی خاص.

To restore or return special privileges or rights to a group.

example
معنی(example):

کمیته تصمیم گرفت برخی حقوق را بعد از اصلاحات دوباره ویژه کند.

مثال:

The committee decided to reprivilege certain rights after the reform.

معنی(example):

ویژه کردن دوباره دسترسی به اطلاعات می‌تواند برای سازمان مفید باشد.

مثال:

Reprivileging access to information can benefit the organization.

معنی فارسی کلمه reprivilege

: معنی reprivilege به فارسی

عمل بازگرداندن امتیاز یا حقوق ویژه به گروهی خاص.