معنی فارسی repromulgated

B2

دوباره منتشر کردن یک قانون یا قاعده که قبلاً بوده است.

To reissue or reestablish a law or regulation that was previously in effect.

example
معنی(example):

قانون دوباره منتشر شد تا قوانین را شفاف کند.

مثال:

The law was repromulgated to clarify the rules.

معنی(example):

پس از اصلاحات، سیاست دوباره منتشر شد تا مورد بررسی عمومی قرار گیرد.

مثال:

After amendments, the policy was repromulgated for public review.

معنی فارسی کلمه repromulgated

: معنی repromulgated به فارسی

دوباره منتشر کردن یک قانون یا قاعده که قبلاً بوده است.