معنی فارسی repugn
B2نفرت، بیزاری یا تنفر قوی از چیزی.
To cause strong disgust or aversion.
- VERB
example
معنی(example):
ایده تقلب در امتحان همیشه او را متنفر میکرد.
مثال:
The idea of cheating on the test would always repugn him.
معنی(example):
رفتار او معمولاً دیگران را در محیطهای اجتماعی نفرتآور میکند.
مثال:
His behavior tends to repugn others in social settings.
معنی فارسی کلمه repugn
:
نفرت، بیزاری یا تنفر قوی از چیزی.