معنی فارسی repullulescent

C2

به حالتی اشاره دارد که در آن دوباره جوانه‌زنی یا باززایی اتفاق می‌افتد.

Describing a state or phase characterized by the potential for regeneration or renewal.

example
معنی(example):

مرحله‌ی إعادة گردیدگی نشانه‌ای از زمان تجدید است.

مثال:

The repullulescent phase signifies a time of renewal.

معنی(example):

در مرحله‌ی إعادة گردیدگی، موجود نشانه‌هایی از بهبودی نشان داد.

مثال:

During the repullulescent stage, the organism showed signs of recovery.

معنی فارسی کلمه repullulescent

: معنی repullulescent به فارسی

به حالتی اشاره دارد که در آن دوباره جوانه‌زنی یا باززایی اتفاق می‌افتد.