معنی فارسی reputitian

B1

شخصی که به واسطهٔ ویژگی‌ها یا اعمالش در میان دیگران شناخته شده است. شهرت تأثیر زیادی بر نظر دیگران دربارهٔ او دارد.

The beliefs or opinions that are generally held about someone or something.

example
معنی(example):

او به خاطر شهرتش در جامعه معروف بود.

مثال:

He was known for his reputation in the community.

معنی(example):

شهرت او به عنوان یک هنرمند با استعداد قبل از او آمد.

مثال:

Her reputation as a talented artist preceded her.

معنی فارسی کلمه reputitian

: معنی reputitian به فارسی

شخصی که به واسطهٔ ویژگی‌ها یا اعمالش در میان دیگران شناخته شده است. شهرت تأثیر زیادی بر نظر دیگران دربارهٔ او دارد.