معنی فارسی requalification
C2بازآزمون، فرایند ارزیابی مجدد صلاحیت یک فرد.
The process of being assessed again for qualifications.
- NOUN
example
معنی(example):
بازآزمون برای شغل هر دو سال یک بار انجام میشود.
مثال:
Requalification for the job will happen every two years.
معنی(example):
او نیاز به بازآزمون داشت تا در حیطه خود بهروز بماند.
مثال:
He needed requalification to stay current in his field.
معنی فارسی کلمه requalification
:
بازآزمون، فرایند ارزیابی مجدد صلاحیت یک فرد.