معنی فارسی requalify
B2دوباره در نظر گرفتن صلاحیت برای یک موقعیت یا شغل.
To qualify again or to obtain a new qualification.
- verb
verb
معنی(verb):
To qualify again; to renew a qualification.
example
معنی(example):
او پس از آسیبدیدگی نیاز دارد دوباره برای مسابقه صلاحیت کسب کند.
مثال:
He needs to requalify for the competition after his injury.
معنی(example):
او برنامهریزی میکند تا در یک موضوع متفاوت دوباره صلاحیت کسب کند.
مثال:
She plans to requalify as a teacher in a different subject.
معنی فارسی کلمه requalify
:
دوباره در نظر گرفتن صلاحیت برای یک موقعیت یا شغل.