معنی فارسی requalifying

B1

عمل یا فرآیند دوباره صلاحیت پیدا کردن.

The act of qualifying again for something.

verb
معنی(verb):

To qualify again; to renew a qualification.

example
معنی(example):

آنها ماه آینده برای قهرمانی دوباره صلاحیت می‌گیرند.

مثال:

They are requalifying for the championship next month.

معنی(example):

او پس از شرکت در چند کارگاه آموزشی دوباره صلاحیت می‌گیرد.

مثال:

She is requalifying after attending several workshops.

معنی فارسی کلمه requalifying

: معنی requalifying به فارسی

عمل یا فرآیند دوباره صلاحیت پیدا کردن.