معنی فارسی requitable
B1به معنای قابل جبران یا پاداش دادن.
Capable of being recompensed or repaid.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اقدامات او توسط کمیته قابل جبران تلقی شد.
مثال:
His actions were deemed requitable by the committee.
معنی(example):
در این وضعیت، یک پاسخ قابل جبران ضروری است.
مثال:
In this situation, a requitable response is necessary.
معنی فارسی کلمه requitable
:
به معنای قابل جبران یا پاداش دادن.