معنی فارسی rerate
B1دوباره ارزیابی یا تغییر دادن نرخ یا ارزش یک چیز.
To assess or adjust the rating or value of something again.
- verb
verb
معنی(verb):
To rate again.
example
معنی(example):
بانک تصمیم گرفت که نرخ بهره حساب پسانداز را دوباره ارزیابی کند.
مثال:
The bank decided to rerate the interest on the savings account.
معنی(example):
ما باید عملکرد شرکت را پس از تغییرات اخیر دوباره ارزیابی کنیم.
مثال:
We need to rerate the company's performance after the recent changes.
معنی فارسی کلمه rerate
:
دوباره ارزیابی یا تغییر دادن نرخ یا ارزش یک چیز.