معنی فارسی rerates
B1دوباره ارزیابی کردن، اعمال تغییر در امتیازدهی یا وضعیت یک چیز به دلیل اطلاعات جدید.
To re-evaluate or adjust the rating of something.
- verb
verb
معنی(verb):
To rate again.
example
معنی(example):
شرکت هر ساله محصولات خود را برای تطبیق با تغییرات بازار دوباره ارزیابی میکند.
مثال:
The company rerates its products each year to match market changes.
معنی(example):
او وظایف را بر اساس بازخورد دانشآموزان دوباره ارزیابی میکند.
مثال:
He rerates the assignments based on student feedback.
معنی فارسی کلمه rerates
:
دوباره ارزیابی کردن، اعمال تغییر در امتیازدهی یا وضعیت یک چیز به دلیل اطلاعات جدید.