معنی فارسی rerebrace
B1بستن مجدد یا مقاومتر کردن سازه یا چیزی.
To fasten again or to reinforce something.
- VERB
example
معنی(example):
برای کسب حمایت بهتر، او مجبور شد ساختار را دوباره ببندد.
مثال:
To gain better support, she had to rerebrace the structure.
معنی(example):
شما ممکن است بخواهید ساندویچ را دوباره ببندید برای نگهداشتن قویتر.
مثال:
You might want to rerebrace the sandwich for a stronger hold.
معنی فارسی کلمه rerebrace
:
بستن مجدد یا مقاومتر کردن سازه یا چیزی.