معنی فارسی rereward

B1

دوباره تشویق کردن یا پاداش دادن به کسی به خاطر کار یا دستاوردهایش.

To reward someone again for their efforts or achievements.

example
معنی(example):

شرکت تصمیم گرفت که به خاطر زحماتش دوباره او را تشویق کند.

مثال:

The company decided to rereward him for his hard work.

معنی(example):

پس از دستاوردهایش، آنها قصد دارند که همه کارکنان را دوباره تشویق کنند.

مثال:

After his achievements, they plan to rereward all employees.

معنی فارسی کلمه rereward

: معنی rereward به فارسی

دوباره تشویق کردن یا پاداش دادن به کسی به خاطر کار یا دستاوردهایش.