معنی فارسی resawyer

B1

فردی که مسئول دوباره بریدن چوب است.

A person who operates a resaw.

example
معنی(example):

دوباره‌بُر تنظیمات ارّه را برای عملکرد بهتر انجام داد.

مثال:

The resawyer adjusted the saw for better performance.

معنی(example):

به‌عنوان یک دوباره‌بُر، کار او شامل بریدن logs بود.

مثال:

As a resawyer, his job involved cutting logs.

معنی فارسی کلمه resawyer

: معنی resawyer به فارسی

فردی که مسئول دوباره بریدن چوب است.